آشنایی با عقد آریایی و متن کامل آن موضوعی است که در این مطلب به آن می پردازیم
چند سالی است که آیینی با عنوان «عقد آریایی» یا «گواهگیری» به لیست آیینهای موجود در عروسی برخی از ایرانیان که مسلمان هم هستند، اضافه شده است. برخی معتقدند این نوع از عقد در ایران باستان برای برقراری پیوند زناشویی استفاده میشد. حدود 6 ، ۵ سالی میشود که این نوع عقد در کشور ما باب شده و برخی از عروس و دامادها علاقه دارند این آیین را که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد، در کنار عقد شرعی و قانونی خود اجرا کنند.
آشنایی با عقد آریایی این کمک را به شما میکند تا با دانش کامل آن را به عنوان عقد مراسم خود انتخاب کنید.
روایت اول از مراسم عقد آریایی
روایتی که از این مراسم آمده است بدین گونه است که عاقد یا همان پیمانبان، کتاب قطوری در دست گرفته و رو به جمعیت حاضر در مراسم عقد میگوید: «در خجسته آیین پیوند زناشویی که به روش نیاکانمان برپاست به نام او و به یاری ایزدان آگاهی، هوشمندی و خرد و به گواهی نیکان باشنده در این جشن باشکوه، اینجانب افتخار دارم مراسم گواهگیری را آغاز کنم». سپس رو میکند به عروس و داماد که در آینه سفره عقد به هم لبخند میزنند و منتظرند مراسم زودتر اجرا شود و میگوید: «دوشیزه …. ، دخت …… و …….. آیا حاضرید آقای ……. ، پور ……. و …….. را به همسری خود برگزینید و در تمامی مراحل زندگی در غمها و شادیها، در کاستیها و ناکامیها و در تندرستی و بیماری یار و یاور او باشید، به او عشق بورزید و او را احترام بگذارید؟»
صدای زنی که مشغول قند ساییدن است بلند میشود که: «عروس رفته گل بچینه». عروس لبخند شیطنتآمیزی به داماد میزند و عاقد میگوید: «خجسته باشید». سپس ادامه میدهد: «دوشیزه ….. برای بار دوم میپرسم میان انجمن، حاضرید بر لب آرید این سخن را که به او وفادار باشید و او را به همزبانی، همتنی و همسری خود برگزینید؟»پس از اینکه یکی از زنان جوان از رفتن عروس برای آوردن گلاب خبر میدهد، عاقد دوباره میگوید: «دوشیزه ….. ، آیا حاضرید در میان این گواهان، مهر آقای …… را پذیرا باشید، به او وفادار بمانید و او را به همزبانی، همتنی و همسری خود برگزینید؟» عروس جواب میدهد: «با اجازه پدر و مادرم بله».
پس از کف و سوت حضار، عاقد این بار داماد را مورد خطاب قرار میدهد: «آقای ….. ، پور …… و ….. ! آیا حاضرید خانم …… ، دخت ……. و …… را بهعنوان یگانه همسر خود بپذیرید و در تمامی مراحل زندگی در غم و شادیها و در کاستی و ناکامیها و در تندرستی و بیماری یار و یاور او باشید، به او عشق بورزید و او را احترام بگذارید؟»
داماد جواب مثبت را میدهد و عاقد میگوید: «به خجستگی و فرخندگی من و گواهان باشنده در این جشن باشکوه، از خداوند آگاهی و خرد آرزومندیم که به این پیوند زناشویی، پویایی، پایندگی، مهر و شادکامی همراه با فرزندانی نامور، طول عمر و سرانجام نیک ارزانی بدارد»
سپس پیمانبان یا همان عاقد این جملات را میگوید و داماد رو به عروس آنها را تکرار میکند: «به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان، برای زیستن با تو میان این همه گواهان، بر لب آرم این سخن با تو وفادار خواهم ماند در هر لحظه، در هر جا، پذیرا میشوی آیا؟» عروس نیز این جملات را پس از پیمانبان تکرار میکند: «به نام نامی یزدان، پذیرا میشوم مهر تو را از جان، هماکنون باز میگویم میان انجمن با تو وفادار تو خواهم ماند در هر لحظه، در هر جا.»
پس از اینکه صدای دست زدنها و خندههای شادانه حاضران به پایان میرسد، پیمانبان، شادباش خود و حاضران را به عروس و داماد ابلاغ و برای آنها دعا میکند: «به نام دادار نیکاندیش. تو را سپاس میگوییم که به این دو یار مهربان، مهر خویش ارزانی داشتی تا زندگیشان را با پیوند دستها و دلهایشان آغاز کنند. ای آگاهترین آگاهان! سختیها، ناپاکیها، ستیزها، رنجها و شکنجهای زمانه را از ایشان دور ساز و دروازههای نیکی، خوشبختی و بهزیستی را به رویشان بگشای. هر روزشان را چون امروز گرم و درخشان و شادمان ساز و به آنان فرزندانی ببخش تا با نیکی در پندار، کردار و گفتار در بهبود خانواده و جهان خویش کوشا باشند. عشق و مهر این خانواده را به استواری دماوند، به لطافت گلها و روشنایی خورشید، به زلالی دریاها، به طراوت باران، به نسیم بهاری، به سرسبزی جهان همواره استوار و پایدار بدار. پروردگارا! کین، ناسازگاری، دروغ و کجاندیشی اهریمنی را از نهادشان دور ساز و مشعل مهر و راستی، همدلی و خرمی اهورایی را در دلهایشان بیفروز! باشد که چون نیاکان مهرآیین خویش ستایشگر تو باشند و نیکیها، سپیدیها، پاکیها و زیباییهایت را هماره به خاطر سپارند»
پس از نیایش و دعا برای عروس و داماد، گواهان پیمان که سه زن هستند و یکی، کاسه عسل، دیگری، حلقه داماد و سومی حلقه عروس را در دست دارند، پس از سوگند خوردن عروس و داماد، بهصورت تک به تک میگویند: «گواهی میدهم پیمان بستن شما را… شادکام و خوشبخت باشید»
روایت دوم از مراسم عقد آریایی
در جشن عروسی دیگری که در باغ بزرگی برگزار شده، عروس و داماد دست در دست هم روبهروی عاقد که زنی میانسال است، ایستادهاند. عاقد کتابی در دست دارد و گاه با نگاه به کتاب و گاه با نگاه به عروس و داماد میگوید: «ستایش خداوندی را سزاست که هستی آفرید و زیبایی و خرد را و این همه را در سایه مهر. امروز گرد هم آمدهایم تا گواه باشیم پیمان دو مهربان را و گواهی دهیم پیوند دو زندگی را. با این آرزو که آغازش خوش، نیمهراهش خوشتر و انجامش بسی دیر و دورتر باشد. آقای ….. عزیز! آیا به من پروانه میدهی که تو را به همسری …… زیبا دربیاورم با این پیمان که در فراز و فرود، خوشی و دلتنگی، توانایی و ناتوانی و تاریکی و روشنایی در کنار هم و یار و همراه او باشی؟ آیا پروانه دارم؟»
داماد میگوید: «با جان و دل بله» و عاقد ادامه میدهد: «…… عزیزم! آیا به من پروانه میدهی که تو را به همسری ……. گرامی درآورم با این پیمان که در فراز و فرود، خوشی و دلتنگی، توانایی و ناتوانی و تاریکی و روشنایی در کنار هم و یار و همراه او باشی؟ آیا پروانه دارم؟»
در اینجا عروس دیگر سراغ گل چیدن و گلاب آوردن نمیرود و همان دفعه اول بله را میگوید. در ادامه، عاقد جملاتی میگوید و عروس و داماد، همزمان آن جملات را تکرار میکنند: «با تو پیمان میبندم که در فراز و فرود، دلتنگی و خوشی، توانایی و ناتوانی، تاریکی و روشنایی، یار و همراه تو باشم و دلدادگی همیشه و دلزدگی هرگز
در پایان عاقد میگوید: «با اجازه بزرگان و برابر با فرهنگ دیرین آریایی و همسو با آیین دیرپای اهورایی شما را به همسری و زناشویی یکدیگر درآوردم. باشد که خوشی و شادکامی همراه شما باشد.»
عقد آریایی؛ آیینی که حدود چند سالی از باب شدن آن در کشور میگذرد:
طبق آمارگیری انجا شده 95 درصد از زوج های امروزی در دفتر خانه ها درخواست عقدی آریایی دارند.
اما طبق دیگر آمار به دست آمده در بین این 95 درصد متقاضی 85درصد از آنها این عقد را در کنار عقد رایج کشور درخواست میکنند.
همانطور که گفته شد دو روایت در رتبطه با عقد آریایی وجود دارد. نمی توان خیلی در رابطه با اینکه این عقد از کجا آمده و چه کسی و چه چیزی موجب فراگیری آن شده صحبت کرد زیرا تاریخچه ای با صحت کامل وجود ندارد.
متن عقد آریایی و نحوه اجرای آن
مرد : به نام نامی یزدان
تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان
برای زیستن با تو ، میان این همه گواهان
بر لب آرم این سخن با تو ، وفادار تو خواهم ماند
در هر لحظه ، در هر جا ، پذیرا می شوی آیا ؟
تو با من این چنین هستی که من با تو؟
زن : به نام نامی یزدان
پذیرا می شوم ، مهر تو را از جان ،
هم اکنون باز می گویم میان انجمن با تو،
وفادار تو خواهم ماند
در هر لحظه ، در هر جا ، برای زیستن با تو
تو هم با من چنان با مهر پیمان کن که من با تو!
مرد و زن با هم : تو چون هم آشیان خواهی شدن با من
تمام عمر خواهم بود یک جا در دو بدن با تو
بهت عشق سازم خانه را
سرشار از لبخند و مهر و نور و عطر و یاسمن با تو
گواهان همه با هم : همایون باد این پیمان
همایون باد این پیوند
همایون باد این پیوند ورجاوند
گرامی باد این سوگند
شکوفا باد بر لب های تان همواره این لبخند
همایون باد
پیمان بان می گوید:
شادباش ما و انجمن را پذیرا باشید
نیایش پیمان زناشوئی:
پیمان بان این نیایش را پس از پیمان می خواند:
به نام دادار نیک اندیش
پروردگار دانا و توانا .. ای یزدان پاک ، ای دگرگون ساز دلها و روشنی بخش چشمها ، ای به آئین گرداننده ی شبان و روزان .. ای سامان بخش نابسامانیها و ای زداینده ی پریشانی ها ، ای هستی ده و هستی بخش!
تو را سپاس می گوئیم که به این دو یار مهربان ، مهر خویش ارزانی داشتی تا زندگیشان را با پیوند دستها و دلهایشان بیاغازند!
ای آگاه ترین آگاهان
سختیها ، ناپاکی ها ، ستیزها ، رنج ها و شکنج های زمانه را از ایشان دور ساز و دروازه های نیکی ، خوشبختی و به زیستی را به رویشان بگشای!
هر روزشان را چون امروز گرم و درخشان و شادمان ساز
سفره ی زندگیشان را همواره گسترده و پر برکت بدار
به آنان فرزندانی ببخش تا با نیکی در پندار ، کردار و گفتار در بهبود خانواده و جهان خویش کوشا باشند !عشق و مهر این خانواده را به استواری دماوند ، به لطافت گلها و روشنائی خورشید ، به زلالی دریاها ، به طراوت باران ، به نسیم بهاری ، به سرسبزی جهان همواره استوار و پایدار بدار!
پروردگارا!
جام عشق ، احترام ، دوستی ، گذشت ، پیروی ، همدردی ، همراهی ، همسازی و مهرورزی را میان این دو یار نشکن و آن را همواره لبریز و جاوید نگه دار..
پروردگارا !
هر روزشان را روزی نو و شب هایشان را پر ستاره و چون مهتاب پائیزی درخشان ساز ! طلوع هر بامداد زرینت را به نگاه پر مهرشان ببخش تا با عشق خویش گرما بخش وجود یکدیگر باشند ! سالهای زیستن شان را پایدار و وفاداری به همسر را در نهادشان جاوید و ابدی بدار..
پروردگارا !
بختشان را بلندای آبی رنگ آسمان ،غرورشان را شکوه ستیغ های بی راه البرز ، آرامششان را به نرمی گندم زارهای دشت مغان و مهرشان به یکدیگر را به ژرفای دریای پارس همانند گردان تا در پرواز زندگی همبال یکدیگر چون عقابان تیز پرواز زاگرس پشتیبان و یکدل باشند و آشیان خویش را از دسترس بدخواهان دور نگه دارند..
پروردگارا !
چونان فرمای تا شقایق های خودروی دشتهای دور در هنگامه ی رقص با نسیم بهاران قصه گوی مهرشان باشند و گل های کوهی روئیده در کنار سنگهای تفته از آفتاب در چشم انداز جویبارهای زلال و لغزنده یاد آور پیمان و وفاداریشان به یکدیگر گردند..
پروردگارا !
کین ، ناسازگاری ، دروغ و کج اندیشی اهریمنی را از نهادشان دور ساز و مشعل مهر و راستی ، همدلی و خرمی اهورائی را در دلهایشان بیفروز ! باشد که چون نیاکام مهر آئین خویش ستایشگر تو باشند و نیکی ها ، سپیدی ها ، پاکی ها و زیبائی هایت را هماره به خاطر سپارند.